آواز پای که هنگام راه رفتن برآید. (ناظم الاطباء) (از برهان). به معنی شکاشک است. (فرهنگ جهانگیری). آواز پای. (انجمن آرا) (آنندراج). شرفاک. شلپوی. شکک. رجوع به مترادفات کلمه شود
آواز پای که هنگام راه رفتن برآید. (ناظم الاطباء) (از برهان). به معنی شکاشک است. (فرهنگ جهانگیری). آواز پای. (انجمن آرا) (آنندراج). شرفاک. شلپوی. شکک. رجوع به مترادفات کلمه شود
اشک شادی. گریۀ شادی. (مؤیدالفضلا) (شرفنامۀ منیری). اشک گلگون. (فرهنگ ضیاء) : بس اشک شکرین که فروریزم از نیاز بس آه عنبرین که بعمدا برآورم. خاقانی. و رجوع به اشک شادی و اشک طرب و اشک شیرین و اشک شکری شود
اشک شادی. گریۀ شادی. (مؤیدالفضلا) (شرفنامۀ منیری). اشک گلگون. (فرهنگ ضیاء) : بس اشک شکرین که فروریزم از نیاز بس آه عنبرین که بعمدا برآورم. خاقانی. و رجوع به اشک شادی و اشک طرب و اشک شیرین و اشک شکری شود